نظریه عقل ابن ­سینا با نظر به تفسیرِ او از نظریه نوس در فلسفه ارسطو

نویسندگان

چکیده مقاله:

  ارسطو نوس را در تحلیلات ثانوی به عنوان ملکه معرفتی و دانش علمی برهان­ناپذیر معرفی می­کند. کارکرد این ملکه معرفتی دریافت اصل­های دانش و اموری است که همه دانش­ها بر آن استوارند. نوس در درباره نفس به عنوانِ ویژگی انسانی شناخته شده است؛ آن ویژگی در ما که نفس به واسطه آن می‌شناسد و حکم می­کند. نوس از نظر ارسطو واجد تقسیم­هایی است: عملی و نظری، منفعل و سازنده. نوس منفعل پیش از ادراک معقولات خود هیچ چیز نیست و پس از به‌فعلیت‌رسیدن به صورت تمامی معقولات در می­آید؛ اما ویژگی­ای که در نوس موجب به‌فعلیت­رسیدن معقولات می­شود، همان نوس سازنده است. نوس سازنده ملکه­ای نفسانی و درونی است که موجب بالفعل­شدنِ معقولات می­گردد. تلقی ابن­سینا از عقل تفاوت­های جدی­ای با ارسطو دارد؛ او عقل را در مقام ذات خود مجرد دانسته، آن را واجدِ خودآگاهی پیش از درک اشیا می­داند. مراتب عقل نزد ابن‌سینا به جای دو مرتبه به چهار مرتبه: هیولانی، بالملکه، بالفعل و مستفاد ارتقا می­یابد. عقل فعال برای ابن­سینا امری بیرونی است که با اشراق خود نفس را به فعلیت عقلانی می­رساند. رویکرد ابن‌سینا به عقل با توجه به سنّت ارسطویی واجد تفاوت­هایی جدی است. وی از طرفی تلقی ارسطو از عقل را می‌پذیرد و با توجه به آن، لوازمش را پیگیری می‌کند؛ از سویِ دیگر رگه­هایی از تفکر نوافلاطونی را در دیدگاه خود وارد کرده و می­کوشد آن را با رویکردِ اول سازگار کند. این مقاله وجوه تلائم و تنافر تفسیر ابن­سینا از نظریه نوس ارسطو را بررسی می­کند.                                 

برای دانلود باید عضویت طلایی داشته باشید

برای دانلود متن کامل این مقاله و بیش از 32 میلیون مقاله دیگر ابتدا ثبت نام کنید

اگر عضو سایت هستید لطفا وارد حساب کاربری خود شوید

منابع مشابه

نظریه عقل در فلسفه فارابی

نظریه فیلسوفان مسلمان در خصوص عقل تا آنجا که مبانی روانشناختی مابعد الطبیعی آن مربوط میشود بر نظریات یونانیان در مورد نفس و قوای دراکه آن مبتنی می باشد. چارچوب اصلی نظریه آنان در خصوص وحی نبوی همان نظریه مشهور درک عقلانی است که ارسطو در سومین دفتر کتاب نفس بطور مبهم آن را مطرح کرده است و بعدها مفسرین و شارحین او، بخصوص اسکندر افرودیسی ، در بسط و پرورانیدن آن کوشیده اند، هرچند بطوری که درفصل بعد...

متن کامل

تجرد نفس از نظر ارسطو، ابن سینا و ملاصدرا

چگونگى طرح و پیشرفت موضوع تجرد نفس انسانى توسط سه فیلسوف بزرگ ارسطو (384- 322 ق‏م) ، ابن سینا (370-428 ه ق) و ملاصدرا مسأله ى این مقاله را تشکیل مى‏دهد. تعارض پاره‏اى از سخنان ارسطو منشأ اختلاف نظر شارحان او در این باره شده است. کسانى چون اسکندر افرودیسى (قرن‏هاى سوم و دوم قبل از میلاد) و ابن رشد (595-520 ه ق) قول به مادیت و فناپذیرى نفوس شخصى و ابن سینا و توماس آکوئیناس (1274-1227 م) باور به ت...

متن کامل

ابن سینا و نظر او درباب تأثیرپذیری نبض ازعشق

سابقه و هدف: نبض به عنوان شریان حیاتی بشر، نقشی تعیین کننده در ارگانیزم بدن دارد. اهمیت این مساله زمانی روشن می‌شود که بدانیم اطبای گذشته، علی‌الخصوص شیخ ابوعلی‌سینا، نبض و گرفتن آن را هنگام بیماری در تشخیص نوع درد لازم و ضروری می‌داند و از رهگذر این عامل بیرونی است که می‌توان پی به حالات روحی و نفسانی اشخاص و افراد برد. مواد و روش‌ها: گرچه پیرامون نبض و شناخت رگ و احوال خاص آن تحقیقاتی صورت گر...

متن کامل

نظریه عقل در فلسفه فارابی

نظریه فیلسوفان مسلمان در خصوص عقل تا آنجا که مبانی روانشناختی مابعد الطبیعی آن مربوط میشود بر نظریات یونانیان در مورد نفس و قوای دراکه آن مبتنی می باشد. چارچوب اصلی نظریه آنان در خصوص وحی نبوی همان نظریه مشهور درک عقلانی است که ارسطو در سومین دفتر کتاب نفس بطور مبهم آن را مطرح کرده است و بعدها مفسرین و شارحین او، بخصوص اسکندر افرودیسی ، در بسط و پرورانیدن آن کوشیده اند، هرچند بطوری که درفصل بعد...

متن کامل

منابع من

با ذخیره ی این منبع در منابع من، دسترسی به آن را برای استفاده های بعدی آسان تر کنید

ذخیره در منابع من قبلا به منابع من ذحیره شده

{@ msg_add @}


عنوان ژورنال

دوره 19  شماره 75

صفحات  173- 199

تاریخ انتشار 2018-11-22

با دنبال کردن یک ژورنال هنگامی که شماره جدید این ژورنال منتشر می شود به شما از طریق ایمیل اطلاع داده می شود.

میزبانی شده توسط پلتفرم ابری doprax.com

copyright © 2015-2023